به گزارش اقتصادران، محمدرضا متجذب طی یادداشتی در روزنامه تعادل نوشت:
در روزهایی که یک بار دیگر در اقتصاد ایران نوسانات قیمتی در بازارهای مختلف رو به سمت صعود گذاشته و نرخ ارز و بسیاری از اقلام مصرفی و مورد نیاز مردم بالا رفته است، گفتوگو در خصوص این واقعیت که عوامل موثر بر تورم کدام هستند برای افکار عمومی و تحلیلگران واجد اهمیت ویژهای است. در اغلب موارد موضوعاتی چون رشد نقدینگی به عنوان گزاره اثرگذار بر تورم مورد تاکید قرار میگیرد، اما در مطالعهای که اخیرا بر مبنای دادههای رسمی انجام شد، عوامل موثر بر تورم از منظری تازه مورد واکاوی و محاسبه قرار گرفت. هرچند رشد نقدینگی عاملی موثر بر تورم ایران طی هفت دهه اخیر بوده است، لیکن عواملی دیگر هم بر تورم تاثیرگذار بوده است که در سیاستهای مقابله با تورم باید مورد نظر باشد. این عوامل به شرح زیر هستند:
رشد تولید: تولید در ایران شامل مجموعه تولیدات چهار زیربخش خدمات، کشاورزی، نفت و صنعت است. به طوری که رشد تولید از طرف عرضه کل اقتصاد تاثیری کاهنده بر تولید دارد. افزایش یک درصدی در تولید چیزی درحدود ۱۰ صدم درصد تورم را کاهش میدهد.
رشد نقدینگی: رشد نقدینگی تاثیری افزایشی بر تورم دارد. رشد نقدینگی از طرف تقاضای کل اقتصاد موثر است. به طوری که در تورم پایین یک درصد افزایش در نقدینگی موجب افزایش یک دهم درصد در تورم میشود. ولی با افزایش تورم این رقم افزایش مییابد. در تورم کنونی تاثیری معادل ۲۵ صدم درصدی دارد.
رشد نرخ ارز: بدون تردید رشد نرخ ارز، تاثیری مثبت بر تورم دارد. به طور متوسط افزایش یک درصدی در نرخ ارز، افزایش ۱۵ صدم درصدی بر تورم دارد. تبلور رشد کسری بودجه بیشتر از دو کانال رشد نقدینگی و رشد نرخ ارز در اقتصاد ظاهر میشود.
رشد انتظارات تورمی: انتظارات تورمی تاثیری مثبت بر تورم دارد.
انتظارات تورمی به معنای شکلگیری و پیشبینی جامعه از تورم در دوره آتی (مثلا یک فصل یا یک سال آینده) است.
مطالعات انجام شده در ایران حاکی از شکلگیری انتظارات به صورت تطبیقی (قویتر) و عقلانی است. بر این اساس نتایج بررسی رابطه مثبت انتظارات تطبیقی تورم با تورم در ایران نشان میدهد:
اول) تأثیر انتظارات تورمی بر تورم مثبت است. به عبارت دیگر با افزایش انتظارات تورمی در ایران تورم افزایشیافته است.
دوم) با افزایش ارقام تورم در ایران (از تک رقمی تا بالای ۵۰ درصد)، تأثیرگذاری انتظارات تورمی بر تورم بیشتر شده است. به گونهای که در تورم تک رقمی (برخی سالهای دهه چهل و نیز دو سه سال دیگر از در دهههای دیگر)، اگر انتظارات یک درصد افزایش مییافت موجب افزایش ۴۶/۰ درصدی در تورم شده است. لکن با افزایش سطح تورم این ضریب تا ۳۴/۱ درصد تورم را افزایش میدهد.
سوم) تأثیر انتظارات بر تورم نامتقارن است. به عبارت دیگر هنگام افزایش انتظارات و نیز تورم، تأثیر افزاینده انتظارات بر تورم (با ضریبی) بیشتر است، ولی در کاهش تورم، تأثیر انتظارات بر تورم کمتر است.
چهارم) چون تأثیر انتظارات تورمی بر تورم نسبتا شدید و ملموس است، لازم است عوامل موثر بر انتظارات تورمی کالبدشکافی و شناسایی گردد. در این مسیر میتوان با کنترل انتظارات تا حد زیادی به کنترل تورم دست یافت.
پنجم) سیاستهای کنترل انتظارات قیمتی هرچقدر بلندمدتتر باشد، تاثیری بلندمدتتر بر کنترل تورم خواهد داشت.
مبتنی بر این توضیحات انتظارات قیمت در ایران بدون شکل تطبیقی و عقلانی شکل میگیرد. هرچند نقش انتظارات تطبیقی به مراتب بیشتر است. تاثیر انتظارات از چهاردهم درصد در تورمهای پایین شروع میشود و به ۸ دهم درصد در تورمهای بالا ختم میشود. از این منظر تاثیر انتظارات تورمی از دو مقوله قبلی بیشتر است.
خروج امریکا از برجام: خروج امریکا از برجام در دوره ترامپ، اثری افزایشی بر تورم داشته است. در این دوره به طور متوسط تورم ۲۵ صدم درصد افزایش داشته است. در این مطالعه تاثیر ادوار تجاری سیاسی و انتخاب رفسنجانی، خاتمی، احمدینژاد و روحانی بر تورم مورد ارزیابی قرار گرفت. اقتصاد ایران تنها در دوره رفسنجانی تورمی افزایشی و معنادار را تجربه کرده است.
در جمعبندی میتوان گفت طی دهه اخیر روند تورم دچار شکست ساختاری شده است و سطح آن افزایش داشته است. دلیل اصلی آن تحریمهای شدید بر اقتصاد ایران بوده است، که از هر دو طرف عرضه کل و تقاضای کل بر تورم ایران تاثیر گذاشته است. در این نوشتار مهمترین عوامل موثر بررسی شد، هرچند عوامل کمی و کیفی دیگری هم قابل ذکر است.