به گزارش اقتصادران، کشت برنج در ایران سابقه تاریخی دارد، اما با توجه به رشد روزافزون جمعیت و همچنین قیمت بالای برنج ایرانی، واردات این محصول مهم نیز در سالهای گذشته موردتوجه بودهاست.
بینیازی از واردات شدنی است؟
سهرابی نیاز سالانه برنج کشور را با احتساب جمعیت ۸۶میلیون نفری و متوسط سرانه مصرف ۳۵کیلوگرم، حدود ۳میلیون تن برآورد کرد و گفت: «اما بنا به دلایلی همچون همهگیری کرونا و تغییر رژیم غذایی روزانه، سرانه مصرف طبق گزارش مرکز آمار ایران و موسسه پژوهشهای برنامهریزی، اقتصادی کشاورزی و توسعه روستایی به ۲۷ کیلوگرم رسیدهاست. اگر سرانه مصرف برنج بر اساس گزارش مرکز آمار این عدد باشد، تولید و تامین ۳میلیون تن برنج، نیاز ۱۱۱میلیون نفر را برآورده میکند.»
الزامات تامین بازار داخلی
مجیدرضا خاکی، سخنگو و معاون انجمن واردکنندگان برنج ایران درخصوص وضعیت کنونی تولید برنج در کشور و شرایط تامین نیاز بازار داخلی اظهار کرد: مرور کلی بر روند مدیریت تامین و تنظیمبازار برنج در سالهای اخیر که پیشتر تحتمسوولیت وزارت صمت و اکنون در حوزه اختیارات وزارت جهادکشاورزی قرار دارد، حکایت از نارضایتیهای دائمی دستکم یکی از سه گروه مصرفکننده، تولیدکننده یا واردکننده دارد، بنابراین میتوان اینطور مطرح کرد که سیاستگذار در این حوزه هنوز نتوانسته به تعادل موردانتظار دستیابد و کماکان مشغول آزمون و خطاست. نکته حائزاهمیت اینکه در غیاب وزارت بازرگانی، واگذاری رگولاتوری کالایی که تولید داخلی پاسخگوی نیاز آن نیست، به نهادی ماهیتا تولیدگرا، خود میتواند به تعارض منافع و انحراف در سیاستگذاری منجر شود، از اینرو جای خالی دستگاه تخصصی با تمرکز صرف بر مصرفکننده و بازار بهوضوح احساس میشود.
خاکی گفت: اعداد و ارقام دقیق و مشخص تنها در سمت واردات برنج وجود دارد و تولید داخلی فاقد شناسنامه است؛ مسالهای که در آخرین سفر رئیس دولت سیزدهم به استان مازندران نیز مورد تاکید قرارگرفت و موید آن است که هنوز اعداد و ارقام قابلاعتمادی از نیاز و تولید وجود ندارد و آمارهای اعلامی عمدتا سلیقهای و غیرقابلدفاع و بعضا غیرمسوولانه و متناقض ارائه میشوند.
سخنگوی انجمن واردکنندگان برنج ایران در پاسخ به سوالی مبنیبر ارزیابی موضوع مطرحشده از سوی وزارت جهادکشاورزی مبنیبر تامین نیاز برنج بازار داخلی و بینیازی از واردات در ماههای پیشرو گفت: اگر این ادعا وجود دارد که تولید داخلی برای تامین نیاز بازار کافی است و دیگر نیازی به واردات نداریم، باید توضیح داده شود که چرا اخیرا قیمت انواع برنج در بازار بهگفته وزارت صمت، تا ۵۰درصد افزایش یافتهاست؟ چطور میتوان ادعا کرد بازار تامینشده و متعادل است در حالیکه با چنین نوسانات قیمتی مواجه هستیم و معاون تجارت وزارت صمت هشدار وقوع بحران صادر میکند؟
خاکی گفت: کشور ما اقلیمی نسبتا خشک و بیابانی دارد و در منابع آبی و خاکی نیز با مضیقه روبهرو است. بارش محدود نزولات آسمانی، افت سفرههای زیرزمینی آب، فرونشست زمین، افزایش پرشمار چاهها و برداشت بیرویه و خشکشدن تدریجی دشتها، مشکلاتی هستند که در سالهای اخیر نمود بیشتری یافته و به مرز بحران رسیدهاند. علاوهبر این بسیاری از اراضی کشاورزی به دلیل عدمتوجیه اقتصادی تغییر کاربری رسمی یا غیررسمی داشته و به ویلا و نظیر آن تبدیل شدهاند. در عمده اراضی موجود در کشور نیز کشت برنج بهصورت سنتی انجام میشود و انتظار بهرهوری چندانی نیز وجود ندارد. چنانکه برداشت در هر هکتار پایینتر از استاندارد جهانی بوده و در عینحال بین ۴تا۵هزار لیتر آب به ازای تولید یک کیلوگرم برنج مصرف میشود.
مطابق آخرین آمار سازمان خواربار و کشاورزی مللمتحد بهعنوان معتبرترین نهاد جهانی در این زمینه، از سال۲۰۱۶ تا ۲۰۲۲ میانگین تولید برنج در ایران سالانه حدود ۲میلیونتن برآورد شده که سازگاری بیشتری با محدودیتها و واقعیتهای یادشده و رصد بازار مصرف دارد. در عینحال باید توجه داشت برنج ایرانی و خارجی دو کالای مجزا هستند و اساسا لازم است هریک جداگانه مورد برنامهریزی و تامین قرارگیرند.
گرایش به برنج وارداتی و ضرورت تامین آن
این فعال عرصه تجارت برنج در ادامه و در پاسخ به سوالی مبنیبر سیاستگذاری مجزا برای تامین برنج داخلی و خارجی گفت: سرانه مصرف برنج در ایران در منابع مختلف، از جمله مرکز آمار، وزارت صمت و گزارش فائو، اعداد متفاوتی ذکر شدهاست. میانگین این اعداد حدود ۴۰ کیلوگرم قابلمحاسبه است. با لحاظ این عدد در جمعیت کشور، نیاز حدود۳.۵میلیون تنی کشور به برنج بهدست میآید. حال اگر به آمارهای تولید سالانه که از ۲میلیونتن به بالا تخمینزده میشود، توجه کنیم، ممکن است این برآورد گمراهکننده حاصل شود که بخش عمدهای از نیاز کشور از محل تولید قابلتامین است، اما واقعیت بهگونهای دیگر است.
خاکی خاطرنشان کرد: نکته مهم و همواره مغفول این است که برخلاف این جمع و تفریق جبری، بخش بزرگتری از جامعه با توجه بهقدرت خرید و ذائقه مصرف، به سمت مصرف برنج وارداتی گرایش دارد و این پارادیم باید در برآورد نیاز کشور به این نوع برنج اقتصادی و متعاقب آن در تصمیمگیری و برنامهریزی تامین آن لحاظ شود.گزارش مرکز آمار نیز موید آن است که برنج وارداتی در نقاط شهری ۵۸درصد و در نقاط روستایی ۷۰درصد سرانه مصرف را تشکیل میدهد. باید پذیرفت بخش قابلتوجهی از مصرفکنندگان برنج وارداتی در صورت نبود این نوع برنج، به دلیل ذائقه متفاوت و قدرت کمتر خرید، عملا برنج را از سفره خود حذف میکنند، در مقابل خانوارهای مصرفکننده برنج ایرانی، عمدتا تحتهر شرایطی به مصرف این نوع برنج حتی با قیمت بالاتر نیز ادامه میدهند، لذا این دو کالا، اساسا مانعهالجمع هستند.
از اینرو و با اطمینان میتوان گفت سفره برنج ایرانی و وارداتی، کاملا منفک از یکدیگر بوده و ۶تا۷ دهک کمبرخوردار درآمدی کشور مصرفکننده برنج خارجی هستند. تنها ارتباط این میان، آن است که وجود مکفی برنج خارجی، تعدیلکننده قیمت در بازار سایر کالاهای جایگزین یا مشابه است. واقعیتی که در حالحاضر و در فقدان برنج خارجی در بازار قابلمشاهده بوده و شاهد افزایش قیمت در هر دونوع برنج ایرانی و وارداتی هستیم و چه بسا امکان تسری این وضعیت به سایر بازارها نیز وجود دارد.